اندیشه و دین

سیاست‌ سخت‌گیرانه درباره زندگی حاکمان به نفع بنی‌امیه نادیده گرفته شد

خبرگزاری مهر – گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: بررسی جایگاه و عملکرد بنی‌امیه در تاریخ صدر اسلام، همواره با نقدها و حساسیت‌های جدی همراه بوده است. این خاندان که تا واپسین سال‌های حیات پیامبر اسلام، جزو اصلی‌ترین دشمنان اسلام و محور اصلی جنگ‌ها و کارشکنی‌ها علیه مسلمانان شناخته می‌شد، پس از فتح مکه و برخورداری از عفو پیامبر، به تدریج راه نفوذ در ساختار قدرت را در پیش گرفتند؛ رویکردی که تبعات آن، تأثیرات عمیقی بر وحدت و سلامت جامعه اسلامی بر جای گذاشت.

ورود تدریجی بنی‌امیه به عرصه سیاست و سپس انحصارطلبی گسترده آنان در دوره خلافت عثمان، اصول حکمرانی اسلامی را دچار انحراف و آزمون‌های دشواری کرد. رفتارهای قبیله‌ای، ترجیح مناسبات خویشاوندی بر شایسته‌سالاری و سیاست‌های اقتدارطلبانه آنان، سرانجام به بروز مهم‌ترین فاجعه تاریخ اسلام یعنی واقعه عاشورا انجامید؛ واقعه‌ای که افشاگر چهره واقعی بنی‌امیه و نقطه آغاز افول تدریجی آنان در تاریخ اسلام شد. بر همین اساس برای بررسی نقش سیاسی بنی‌امیه از فتح مکه تا عاشورا با سعید طاووسی مسرور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود:

سعید طاووسی مسرور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص نقش سیاسی بنی‌امیه از فتح مکه تا عاشورا اظهار داشت: علت توجه به فتح مکه به این جهت است که نقش‌آفرینی قبیله‌ای بنی‌امیه در تاریخ اسلام از آن روز آغاز می‌شود. پیش از فتح مکه، اسلام آوردن برخی رجال و شخصیت‌های بنی‌امیه به صورت موردی بوده است، که از جمله مهم‌ترین آنها عثمان بن عفان است که از سابقون در اسلام بوده و علاوه بر آن داماد پیامبر اکرم (ص) نیز به شمار می‌رود. چنانکه مستحضرید، پیامبر چهار دختر داشتند: زینب، رقیه، ام کلثوم و حضرت فاطمه زهرا (س). از میان ایشان، زینب همسر ابوالعاص بن ربیع بود. رقیه و ام‌کلثوم قرار بود همسر پسران ابولهب، که پسرعموهای‌شان بودند، شوند. اما به دلیل بعثت پیامبر، ابوطالب اجازه انجام این وصلت را ندادند و در نهایت این دو دختر به ترتیب همسر عثمان بن عفان شدند. البته عقد همزمان دو خواهر ممکن نبود و در مقاطع مختلف این ازدواج‌ها صورت گرفت.

آغاز نفوذ بنی‌امیه با فتح مکه و ورود به ساختار قدرت

وی افزود: برخی دیگر از بزرگان بنی‌امیه نیز تا پیش از فتح مکه، به صورت موردی اسلام آوردند. تا زمان فتح مکه، این خاندان به عنوان شاخه‌ای مهم از قریش، نقش اصلی را در تقابل با پیامبر اکرم (ص) ایفا می‌کردند به‌ویژه نقش ابوسفیان پس از جنگ بدر و کشته‌شدن برخی سران قریش، بسیار پررنگ‌تر شد. قریش قبایل متعددی داشت اما سه قبیله مهم‌تر بودند: بنی‌هاشم، بنی‌امیه و بنی مخزوم. بنی‌هاشم سیادت معنوی داشتند و در مراسم حج و امور مکه پیش‌قدم بودند، بنی‌امیه از نظر اقتصادی برتر بود و ابوسفیان تاجر برجسته و سرپرست کاروان‌های تجاری عمده محسوب می‌شد؛ بنی مخزوم نیز سیادت نظامی داشتند که از این قبیله، خالد بن ولید فاتح جنگ احد و بعدها از سرداران اسلام قابل ذکر است.

طاووسی مسرور ادامه داد: در مجموع، بنی‌امیه مهم‌ترین شاخه قریش بودند که پس از بدر و با رهبری ابوسفیان در مسیر مقابله با پیامبر اکرم (ص) قرار گرفتند و این ستیز تا صلح حدیبیه ادامه یافت. طبق مفاد صلح حدیبیه قبایل بادیه‌نشین می‌توانستند با مدینه یا مکه هم‌پیمان شوند. از جمله، قبیله خزاعه هم‌پیمان مدینه شد. قریش در نهایت به این قبیله شبیخون زدند و صلح حدیبیه را نقض کردند. در این میان، دختر ابوسفیان که همسر پیامبر بود مورد بهره‌برداری تبلیغی بنی‌امیه قرار گرفت تا معاویه را «خال‌المؤمنین» (دایی مؤمنان) بنامند، در حالی که محمد بن ابی‌بکر را باوجود قرابت با عایشه، هرگز «خال‌المؤمنین» نام نمی‌بردند. علت ازدواج پیامبر با ام‌حبیبه نیز آن بود که وی از مهاجران حبشه بود و شوهرش در حبشه مرتد و سپس فوت شد. با توجه به خطراتی که در بازگشت به مکه متوجه او بود، پیامبر برای امان دادن به وی، با او ازدواج کردند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: وقتی ابوسفیان برای عذرخواهی از شبیخون خزاعه به خانه دخترش رفت، دخترش به او احترام مناسب را نگذاشت و پیامبر نیز عذرخواهی او را نپذیرفتند. با نقض صلح حدیبیه، پیامبر تصمیم به حرکت به سوی مکه گرفتند که منجر به فتحی بی خون‌ریزی شد و پیامبر به سبک پادشاهان رفتار نکردند؛ بلکه به ابوسفیان و خانواده‌اش امان دادند و ایشان را جزو «طلقاء» (آزادشدگان) معرفی کردند. از آن پس، نقش‌آفرینی قبیله‌ای بنی‌امیه در تاریخ اسلام آغاز شد. در وقایع پس از فتح مکه، ابوسفیان و دو پسرش یزید و معاویه اسلام آوردند و حدوداً همگان مشمول رحمت پیامبر قرار گرفتند. البته هند همسر ابوسفیان، مادر معاویه نیز مورد عفو پیامبر قرار گرفت. از این نقطه آغاز، بنی‌امیه نقش خاندان مهم در تاریخ اسلام را ایفا کردند.

وی افزود: در دوره‌های بعد، مانند غزوه حنین و غزوه طایف، ابوسفیان نقشی عهده‌دار بود، هرچند محاصره طایف شکسته نشد اما سرانجام اهالی طایف اسلام آوردند. لازم به ذکر است که ورود فعال بنی‌امیه به مناصب حکومتی بیش از همه در دوره خلیفه دوم شدت یافت تا نشان داده شود انتصابات پیامبر برای تألیف قلوب و مأموریت‌های نمادین بوده است. از جمله ماموریت‌هایی که پیامبر برای ابوسفیان مقرر داشتند، تخریب بت لات در طایف بود، درحالی که ابوسفیان تا پیش از آن، مُروج کفر و شرک در مکه بود و اکنون مأمور به تخریب همان بت می‌شود تا بدین‌وسیله با اسلام الفت پیدا کند. پس از وفات پیامبر، بزرگان بنی‌امیه بیشتر در مدینه مستقر بودند و نقش پررنگی در سقیفه و تدفین پیامبر اکرم (ص) نداشتند. جلساتی نیز در خانه عثمان بن عفان برگزار می‌شد.

از خلافت عثمان تا عاشورا؛ عروج و افول سیاسی امویان

طاووسی مسرور در ادامه بیان کرد: بنی‌امیه در ابتدا برای کسب قدرت، از خلافت خلیفه اول حمایت کرده و عثمان مشاور نزدیک او شد و وصیت خلیفه اول را نیز در بستر نوشت. بدین طریق، خلافت به عمر بن خطاب رسید و عثمان عملاً حقی بر خلافت او پیدا کرد که این مسئله در انتصاب بنی‌امیه به مناصب حکومتی خود را نشان داد. در دوره خلافت خلیفه دوم، سیاست‌های سخت‌گیرانه درباره اموال و زندگی شخصی حاکمان به نفع بنی‌امیه نادیده گرفته شد. معاویه وقتی قصر سبز شام را بنا کرد، با توجیه ضرورت عزت اسلام در برابر رومیان، مورد موافقت خلیفه قرار گرفت.

این استاد حوزه علمیه ادامه داد: با تعیین شورای شش نفره پس از درگذشت خلیفه دوم و نقش عمده عبدالرحمن بن عوف (که خویشاوند عثمان بود)، خلافت به عثمان رسید و پیش‌بینی‌های قبلی مبنی بر گسترش نفوذ بنی‌امیه محقق شد. عثمان بستگان خود را به مناصب گوناگون گمارد و بیت‌المال را آزادانه تقسیم کرد که منجر به اعتراضاتی از جانب یاران پیامبر و مردم شد. از جمله، اباذر غفاری که به ربذه تبعید شد. در نهایت، آشوب‌های مدینه، کوفه و مصر منجر به قتل عثمان شد و پس از آن خلافت به امیرالمؤمنین علی (ع) با اجماع عمومی و نه براساس شورا و استخلاف واگذار شد. بنی‌امیه اما که از سال‌ها قبل در شام تثبیت شده بودند، مخالفت خود را با خلافت مشروع علی (ع) اعلام کردند و پرچم مخالفت برداشتند.

وی گفت: درگیرهای سیاسی و نظامی بعد از آن، منجر به جنگ صفین گشت و کشته‌های زیادی برجای گذاشت. از جمله، عمار یاسر که پیامبر (ص) در اخبار متعدد، قاتلان او را فئة باغیه (گروه متجاوز) خوانده بودند در این نبرد به شهادت رسید. حیله‌گری‌هایی نظیر حکمیت و تحریک عمروعاص و ابوموسی اشعری نیز از پیامدهای این مقابله بود و معاویه از این وقایع برای مشروعیت حکومت خود استفاده کرد. پس از شهادت حضرت علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) برای جنگ با معاویه اقدام کرد اما با کارشکنی داخلی و خیانت برخی یاران و همچنین برای حفظ جبهه حق، صلح را پذیرفت.

طاووسی مسرور ادامه داد: پس از شهادت امام حسن (ع) که منابع متعدد اهل سنت نقش معاویه در آن را تأیید کرده‌اند، خشونت معاویه شدت گرفت. شهادت اصحابی نظیر عمر بن حمق خزاعی، حجر بن عدی و یارانش، تبعید و قتل دیگر بزرگان شیعه، از جمله اقدامات معاویه بود. در رجب سال شصت هجری، معاویه درگذشت و با نادیده گرفتن مهم‌ترین بند صلح‌نامه با امام حسن (ع)، یزید را به خلافت گمارد. یزید با رفتارهای تند و وقایع ناگوار همچون واقعه عاشورا، حمله به مکه و فاجعه حرّه در مدینه، زمینه نابودی حکومت را فراهم کرد. پس از وی تنها برای مدتی کوتاه، معاویه بن یزید و سپس مروان بن حکم و عبدالملک بن مروان قدرت را به دست گرفتند تا اینکه در سال ۱۳۲ هجری، خلافت امویان به کلی سرنگون شد. برخی سقوط نهایی بنی‌امیه را از نتایج جریان عاشورا و تدریجی ضعیف شدن قدرت آنان در میان مسلمانان می‌دانند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
آماده برای کشف ی سفر مجازی … ورزش با ساعت هوشمند عکاسی با طعم هدفون های 2023