زن در اندیشه تمدنساز امام خمینی (ره)؛ از انقلاب تا آینده تمدنی اسلام

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در تاریخ معاصر، کمتر اندیشمندی را میتوان یافت که همچون امام خمینی (ره)، همزمان با گشودن جبههای نو در سیاست و فقه، بازتعریفی ریشهای از نقش و جایگاه زن در جامعه اسلامی ارائه کرده باشد. آنچه این بازتعریف را ممتاز میکند، نه صرفاً تأکید بر حقوق یا حضور زن، بلکه درک تمدنساز از زن به مثابه کنشگر اصلی فرآیند تاریخسازی امت اسلامی است.
انقلاب، نقطه عزیمت زن مسلمان
در هندسه معرفتی امام خمینی (ره)، زن نه حاشیهای منفعل در تاریخ، که نقطه آغاز تحولات عظیم اجتماعی و خمیرمایه شکلگیری تمدنی نوین بر بستر اسلام ناب محمدی است. برخلاف نگاههای ابزاری، تقلیلگرایانه یا صرفاً جنسیتمحور، زن در اندیشه امام، هویتبخش فرهنگ اسلامی و موتور پیشران نهضت بازگشت به خویشتن الهی است. از همین منظر است که امام خمینی، در حساسترین لحظات انقلاب، زن را نه صرفاً مشارکتکننده، که «رهبر» نهضت خطاب میکند.
زن در تفکر امام نهتنها بازیگر اصلی میدان انقلاب بود، بلکه دروازهبان اصلی عبور به سوی جامعه اسلامی شد. این نقطه عزیمت، نقش زن را از حاشیه اجتماع به مرکز تمدنسازی سوق داد
امام خمینی با نگاهی فراتر از تعارفات رایج و کلیشههای سنتی، زن را یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی میدانست. از همان آغاز نهضت، حضور آگاهانه و مومنانه زنان در خیابانها، حوزهها، مدارس و خانهها، از نگاه امام یک حرکت الهی تمدنی بود. امام میفرمود: «این نهضت، بانوان را از حاشیه به متن آورد، به جای انفعال، مسؤولیت نشاند.» (صحیفه امام، جلد ۷، صفحه ۶)
در واقع، زن در تفکر امام نهتنها بازیگر اصلی میدان انقلاب بود، بلکه دروازهبان اصلی عبور به سوی جامعه اسلامی شد. این نقطه عزیمت، نقش زن را از حاشیه اجتماع به مرکز تمدنسازی سوق داد.
انقلاب اسلامی، در ذات خود یک انقلاب فرهنگی بود؛ انقلابی که پیش از آنکه سلطه سیاسی را فرو بریزد، ساختارهای فکری و تمدنی مدرنیسم وابسته را به چالش کشید. در این معماری فرهنگیِ نو، زن جایگاهی کانونی دارد. او تنها در صحنه تظاهرات و ایثار حضور ندارد، بلکه در حال بازتعریف نقش تاریخی خود در مهندسی آینده فرهنگی و تمدنی جامعه اسلامی است.
از نگاه امام، خانه زن، نه نماد انزوا، بلکه کانون انسانسازی است؛ جایی که نسل انقلابی و مؤمن تربیت میشود. این نگاه، نقطه مقابل تصویری است که غرب از زن ارائه میدهد: مصرفگرا، کالاییشده و بی نقش در تحولات عمیق اجتماعی. زن مسلمان ایرانی، در تفکر امام، در حال بنیانگذاری یک الگوی تمدنی بیبدیل است که بر اساس کرامت، مسئولیت و آگاهی شکل میگیرد.
زن، خالق نرمافزار تمدن اسلامی
امام خمینی از همان روزهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب، با اصرار بر حضور زنان در عرصههای سیاسی، فرهنگی و علمی، بنیان یک مشارکت تمدنی را پایه گذاشت. او بارها تأکید کرد که: «زنان در مقدرات اساسی کشور باید دخالت داشته باشند.» (صحیفه امام، جلد ۵، صفحه ۱۵۳) این دخالت در منظومه امام، مشارکت نمایشی یا تزئینی نیست، بلکه تکلیف الهی زن مؤمن برای ساخت جامعهای الهی و عادلانه است. زن به مثابه رکن تکوینی خانواده و عامل انسانی تربیت در منطق امام، نقطه آغاز یک زنجیره تمدنی است: زن صالح، خانواده صالح، جامعه عادل، امت پویا، تمدن اسلامی.
دخالت زن در جامعه در منظومه امام، مشارکت نمایشی یا تزئینی نیست، بلکه تکلیف الهی زن مؤمن برای ساخت جامعهای الهی و عادلانه است
تمدن، پیش از آنکه محصول سختافزارهایی چون قدرت نظامی یا فناوری باشد، برآمده از نرمافزارهای انسانی و فرهنگی است. امام خمینی با درک ژرف از این مسئله، بر این حقیقت پافشاری میکند که زن، خالق اصلی این نرمافزار تمدنساز است. زن با تربیت نسل مؤمن، ساخت خانواده بر مبنای ایمان، و تبدیل خانه به حوزهای فرهنگی، زبان و روح یک تمدن را شکل میدهد. همین درک است که موجب میشود امام، بارها و بارها بر ضرورت تربیت زنان مؤمن، انقلابی و فهیم تأکید کند، چرا که از دل چنین زنانی است که رهبران آینده، مجاهدان تمدنساز، و انسانهای طراز انقلاب اسلامی به دنیا میآیند و رشد میکنند.
شاید برجستهترین بُعد اندیشه امام درباره زن، امتداد تاریخی آن تا آینده تمدنی اسلام باشد. اگر انقلاب اسلامی، گامی بزرگ در احیای هویت اسلامی زنان بود، آنچه امروز در افق نگاه امام نهفته است، مشارکت عمیق و مؤثر زن در مسیر تمدنسازی نوین اسلامی است. از دید امام، جامعه بدون مشارکت فعال زنان، ناقص و ناتوان است؛ تمدن اسلامی بدون حضور زنِ مؤمن، آگاه، متعهد و تربیتکننده، امکانپذیر نیست. اینجاست که تعابیر بلند ایشان مانند «زن مربی جامعه است» یا «از دامن زن، مرد به معراج میرود»، معنا مییابد؛ نه در مقام شعار، بلکه در قامت یک نقشه راه تمدنی.
زنان میداندار و پیشران تمدن اسلامی
امام خمینی با درک عمیق از سنت اسلامی و مقتضیات زمانه، تصویری از زن ارائه داد که نه در اسارت نگاه سنتگرایانه واپسگراست، نه در دام اغوای مدرنِ سکولار. زن در این اندیشه، فاعل مختار تاریخ و تمدن است، نه مفعول روابط اجتماعی. ایشان در این خصوص میفرمود: «این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم.» (صحیفه امام خمینی، جلد ۷، صفحه ۶)
با گذشت بیش از چهار دهه از آغاز این مسیر، اگر بنا داریم آینده تمدنی اسلام را بسازیم، باید بار دیگر به سراغ این منظومه فکری برویم؛ جایی که زن، نهتنها همراه انقلاب، بلکه پیشران تمدن است. زن در اندیشه امام، میداندار تربیت انسان تراز انقلاب است؛ انسانی که دغدغه عدالت، توحید، عزت و استقلال دارد و حامل یک شخصیت تمدنی است. بدین ترتیب، زن نه فقط نیمی از جمعیت، بلکه نیمی از رسالت تمدن اسلامی است. ایشان میفرمود: «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید، شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید، شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید… شما در تحصیل کوشش کنید که برای فضائل اخلاقی، فضائل اعمالی، مجهز شوید… دامان شما یک مدرسهای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشوند.» (صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۵۲۱)
زن نه فقط نیمی از جمعیت، بلکه نیمی از رسالت تمدن اسلامی است
اکنون، در گام دوم انقلاب، که جمهوری اسلامی در حال ورود به مرحله تمدنسازی است، زن باید خودآگاهتر، فعالتر و مؤثرتر در این فرآیند عظیم ایفای نقش کند. چنانکه رهبر انقلاب نیز تأکید کردهاند، زن مسلمان ایرانی باید به الگویی برای زن در جهان اسلام تبدیل شود. این مسیر، نیازمند بازخوانی عمیق اندیشه امام خمینی در باب زن و احیای نقشهای تمدنی اوست.
تردیدی نیست که تحقق تمدن نوین اسلامی بدون نقشآفرینی محوری و عزتمند زن مسلمان ممکن نیست. زن، همانگونه که در آغاز انقلاب، نقشآفرین اصلی بود، امروز نیز باید پیشتاز در ساخت تمدن آینده باشد. از «زن انقلابی» به «زن تمدنساز»؛ این همان سیر طبیعی و منطقی اندیشه امام خمینی است.