نمایش تبعات جنگ در «یک خراش کوچک»؛ مشکلات تئاتریها مثنوی هفتادمن است!

آرش محمدی نویسنده و کارگردان نمایش «یک خراش کوچک» که این شبها در تالار مولوی روی صحنه است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ساختار کلی نمایش گفت: این اثر نمایشی، ساختاری تقریباً تکپردهای دارد که در سه بخش پیوسته و با برشهای لحظهای اجرا میشود. بخش عمدهای از متن نمایشنامه بر پایه دیالوگهای کوتاه و تلگرافی بنا شده و روایت آن از دریچه ذهن قهرمان داستان میگذرد، رویکردی که این اثر را به فضای اکسپرسیونیستی نزدیک کرده است. با این حال در برخی لحظات نیز تنههایی به رئالیسم میزند. این منطق در کارگردانی، طراحی صحنه، نورپردازی و حتی شیوه بازی بازیگران نیز دنبال شده تا فضای ذهنی شخصیت اصلی، بهجای بازسازی صرف یک موقعیت بیرونی، به تجربهای درونی برای تماشاگر تبدیل شود.
محمدی درباره فرایند شکلگیری نمایش «یک خراش کوچک» و ویژگیهای روایی آن توضیح داد: نقطه آغاز نگارش این اثر، حدود ۶ ماه پیش بوده است. نمایش «یک خراش کوچک» تلاش میکند با روایتی غیرمستقیم و از زاویهای متفاوت، به مسئله جنگ و تبعات آن بپردازد؛ جنگی که مکان و زمان مشخصی ندارد اما تأثیرات ویرانگرش بر افراد بیگناه و حتی مقاوم جامعه، نقطه کانونی داستان را شکل میدهد. شخصیت اصلی داستان کسی است که با بضاعت محدود خود، تلاش دارد به اطرافیانش کمک کند اما در نهایت در میانه یک فاجعه گرفتار میشود؛ فاجعهای که نسل بعد از او را نیز متأثر میکند.
وی در ادامه با اشاره به زبان چندلایه اثر افزود: نمایش تلاش میکند از روایتهای خطی و یکبعدی فاصله بگیرد و ذهن مخاطب را به مشارکت دعوت کند. ما در عصری زندگی میکنیم که شبکهای از روایتها و گفتمانهای غالب، ذهنیت جمعی را احاطه کردهاند و هنر تئاتر میتواند نقشی جدی در بازاندیشی این روایتها ایفا کند. به همین دلیل، در طراحی این نمایش، عامدانه از ارائه یک روایت صریح و یکمعنایی پرهیز شده تا امکان تأویل و برداشتهای چندگانه برای مخاطب فراهم باشد.
محمدی از ارتباط خوب مخاطبان، بهویژه تماشاگران جوان با نمایش ابراز خرسندی کرد و یادآور شد: برخلاف پیچیدگیهای فرمی و موضوعی کار، تماشاگران جوان توانستهاند با جهان اثر ارتباط برقرار کنند و این مسئله، برای گروه اجرایی نمایش، بسیار ارزشمند بوده است. این ارتباط نشاندهنده این است که نمایش در بیان دغدغههای امروز موفق عمل کرده و توانسته با مخاطب خود وارد گفتگویی درونی شود.
محمدی ضمن اشاره به شرایط دشوار تولید تئاتر در ایران، یادآور شد: مشکلات تئاتریها مثنوی هفتاد من است. تئاتر، برخلاف سینما، رسانهای اقتصادی نیست و از اینرو بدون حمایت، بقای آن بسیار دشوار است. متأسفانه در شرایط فعلی، نه تنها تئاتر جایگاهی در سبد فرهنگی خانوادهها ندارد، بلکه هیچگونه نگاه حمایتی مؤثری هم به آن وجود ندارد. از نگارش متن تا اجرای نهایی، هر مرحله با چالشهای متعددی همراه است؛ از تأمین مکان تمرین گرفته تا هزینههای حملونقل، صحنهآرایی، لباس، تبلیغات و غیره، هرچند که انتظار درآمد عجیب و غریبی از تئاتر نیست اما یک فعال تئاتری نیاز به حداقل امکانات اقتصادی برای رفع نیازهای حیاتی خود مانند غذا خوردن و موارد اینچنینی برای زنده ماندن دارد.
وی در ادامه گفت: در این نمایش برای رسیدن به فرم مورد نظر، حتی مجبور شدم بسیاری از تجهیزات نور و صدا را خودم بسازم که این موضوع، هزینههای سنگینی را به گروه تحمیل کرد. با این حال، خروجی اثر به چیزی که در ذهن داشتم نزدیک شد، هرچند هیچگونه بازگشت سرمایهای برای آن متصور نیستم. در چنین شرایطی، کار کردن در حوزه تئاتر نه تنها سخت، بلکه چیزی شبیه به غیرممکن است.
این کارگردان تئاتر تأکید کرد: تئاتر، رسانهای زنده است و حیات آن به ارتباط مستقیم با تماشاگر وابسته است. امیدوارم با وجود تمام دشواریها و فشارها، در ادامه اجرای این اثر، مخاطبان بیشتری به تماشای آن بنشینند تا حاصل تلاش ۶ ماهه گروه اجرایی دیده شود.
محمدی ضمن قدردانی از گروه همراه خود در این پروژه در پایان عنوان کرد: بدون همدلی و تلاش بیوقفه اعضای گروه، تولید نمایش «یک خراش کوچک» ممکن نبود. این نمایش در کنار تلاشی برای دستیابی به فرم زیباشناختی مشخص، هدفی دیگر را نیز دنبال میکند؛ پرهیز از غرق شدن در روایتهای غالب و اندیشیدن به آنچه میشنویم و میبینیم.
نمایش «یک خراش کوچک» از ۱۸ تیر در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی روی صحنه رفته است.
اکرم جلیلوند، سپیده توکلی، مهشید پناهنده و آرش محمدی گروه بازیگران این نمایش را تشکیل میدهند.
عکس ها از امیر ناصری و پرهام یوسف ارداغی است.