تجارت، بازرگانی و خدمات

فرمول ترامپ در خلق منازعات اقتصادی

به گزارش بازار، دکتر حنیف غفاری متخصص روابط بین الملل نوشت: حمله به شبکه ها به جای ساختارها تبدیل به مبنای عملیاتی ترامپ در جنگ تجاری و اقتصادی اخیر تبدیل شده است. در صورتبندی این موضوع نکاتی وجود دارد که لازم است مورد تاکید و توجه قرار گیرد:

نخست اینکه جنگ اقتصادی در حوزه روابط بین الملل، قاعدتا ماهیتی “ساختاری”دارد: جایی که ساختارهای جاری در حوزه اقتصاد بین الملل یکی پس از دیگری به چالش کشیده شده یا دستخوش تغییراتی ناخواسته می شوند. جنگ اقتصادی، یک روند است و ناظر بر یک “تحول منطقه ای “یا “جنگ موقت”رخ نمی دهد. با این حال “اقتصاد جنگی” ناظر بر یک “تهدید” و “واقعه”تعریف می شود و زمانی که به هر دلیلی از جمله آتش بس، آن جنگ یا منازعه پایان یابد، قواعد اقتصادی نیز به طور طبیعی بر مبنای ثوابت جاری در عرصه تجارت جهانی بازتعریف خواهد شد. پس اقتصاد جنگ، “رخداد محور” و “جنگ اقتصادی”،روند محور و پایدار است. عدول ایالات متحده آمریکا از قوانین چندجانبه تجاری در نظام بین‌الملل و اصرار بر حمایت‌گرایی یکجانبه اقتصادی، معلول نگاه خاص حاکم بر کاخ سفید در دوران کنونی ریاست جمهوری دونالد ترامپ است. یکجانبه‌گرایی اقتصادی و تأسی به سیاست‌های حمایت‌گرایانه، دو شاخصه اصلی رویکرد اقتصادی دولت ترامپ در حوزه تجارت جهانی محسوب می شود؛ جایی که ترامپ تلاش می کند اقتصاد بین الملل را بر اساس تحمیل این مقوله دستخوش تغییرات زیربنایی سازد.

نکته دوم اینکه ترامپ طی ماه های سپری شده از دوران ریاست جمهوری خود به وضوح دریافته است که قدرت مواجهه مستقیم با زیرساخت های تثبیت شده در بطن ساختار “سازمان تجارت جهانی”را ندارد. از این رو رئیس جمهورآمریکا به سراغ شبکه ها و بازیگران رفته است. در همین نقطه، می توان تصور کرد که هر اندازه، حمایت گرایی اقتصادی مدنظر ترامپ در آمریکا تثبیت شود، بازیگران بین المللی در قبال آن، دو موضع متفاوت خواهند گرفت: تقابل یا همراهی! از این رو، شاهد بلوک بندی اقتصادی جدیدی در عرصه جهانی خواهیم بود که در آن، کشورها به حامیان یا همراهان آمریکا یا در مقابل، حامیان و همراهان چندجانبه گرایی اقتصادی تبدیل خواهند شد.

فراموش نکنیم که سازمان تجارت جهانی در اینجا دغدغه حمایت از اصول و قواعد تجارت بین الملل را خواهد داشت اما در مواردی، قدرت تصمیم سازی و مداخله موثر را به سبب تشدید منازعات اقتصادی از دست خواهد داد. این اتفاق در بین سال های 2017 تا 2021 میلادی، یعنی دوره اول ریاست جمهوری ترامپ نیز رخ داد اما در نهایت، با خروج وی از کاخ سفید برطرف شد. اکنون ترامپ نسبت به دوره اول ریاست جمهوری خود ریسک پذیرتر شده است.

نکته سوم اینکه ابزار بازی ترامپ در این معادله “تحریم های ثانویه” است. به عبارت بهتر، رئیس جمهورآمریکا در ابتدا تلاش می کند با استناد به تحریم های ثانویه، شبکه های اقتصادی و تجاری شکل گرفته در نظام بین الملل را در هم شکسته و متعاقبا از این طریق “زیرساختهای ثابت سازمان تجارت جهانی” را به چالش بکشد. به عنوان مثال اخیرا ترامپ اعلام کرد که قصد دارد در صورت عدم توافق با روسیه بر سر پایان دادن به جنگ اوکراین تا حدود دوماه دیگر از ابزار”تحریم ثانویه”علیه مسکو و شبکه های اقتصادی -نفتی مرتبط با آن استفاده کند. رئیس جمهوری ایالات متحده، همزمان با اعلام ضرب‌الاجل ۵۰ روزه هشدار داد که در صورت نقض این مهلت زمانی، تعرفه‌هایی را تا ۱۰۰ درصد بر واردات نفت از روسیه اعمال خواهد کرد. این تهدید، شامل تعرفه‌های ثانویه نیز می‌شود که به معنای تحریم کشورهایی است که از روسیه نفت می‌خرند: کشورهایی مانند برزیل، چین، هند و ترکیه .

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
آماده برای کشف ی سفر مجازی … ورزش با ساعت هوشمند عکاسی با طعم هدفون های 2023