امپراتوری دیجیتال | رقابت تنگاتنگ آمریکا و چین در حوزه هوش مصنوعی

بازار؛ گروه بین الملل: یکی از عرصههای علمی که به شدت درحال تحت تاثیر قراردادن ابعاد مختلف زندگی بشر است هوش مصنوعی است. افکار عمومی، عموما هوش مصنوعی را با پیشرفت های حاصل شده در حوزه آموزش، بهداشت و کاربردهای نظامی می شناسند؛ اما دامنه این دانش، بسیار گستردهتر از آن چیزی است که در نگاه اول در ذهن ترسیم می شود.
این دانش که حاصل در کنار هم قرارگرفتن علوم مختلف شامل ریاضی، آمار، علوم کامپیوتر و مجموعه ای از تکنولوژی و روش های کامپیوتری است، می کوشد تا به توانایی شناختی و عملی انسان توسط ماشین دست یابد.
طی دو دهه اخیر، برنامه نویسان هوش مصنوعی به دنبال ماشین هایی بوده اند که در فعالیت هایی که مغز انسان قادر به انجام آن است، عملکردی مشابه یا معقول داشته باشد. اهمیت این مساله موجب شده است رقابتی شدید و نزدیک بین قدرتهای بزرگ برای پیشتازی در این حوزه شکل بگیرد. آنها می کوشند تا از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای شکل دادن به افکار بین المللی و تعیین چشم انداز ژئوپلیتیک جهان در آینده استفاده کنند. باید گفت هوش مصنوعی امکان استفاده از منابع قدرت نرم را بیشتر کرده و ابزارهای به کارگیری آن را کارآمدتر و گسترده تر ساخته است.
قدرت نرم، توانایی تأثیرگذاری بر ترجیحات سایر بازیگران از طریق ارزشهای مشترک ادراکشده، جذابیت فرهنگی و ایدههای اقناعی است. در حالی که قدرت سخت به قدرت نظامی و توانایی تهدید معتبر استفاده از زور برای دستیابی به اهداف استراتژیک بستگی دارد، قدرت نرم از منابع متفاوتی مانند فناوری، آموزش و تجارت برای گسترش نفوذ یک کشور استفاده میکند.
امروزه پتانسیل استفاده دوگانه هوش مصنوعی، آن را به یک دارایی پیچیده در سبد قدرت نرم تبدیل میکند.
به خوبی مستند شده است که چین و ایالات متحده آمریکا برای توسعه برنامههای کاربردی هوش مصنوعی که بازی را تغییر میدهند و از قدرت سخت برخوردارند، مانند پهپادهای خودران، ادغام پیشرفته دادهها و سیستمهای فرماندهی و کنترل در حال رقابت هستند.
فارن افرز در مقاله ای نوشت: تلاش چین برای توسعه هوش مصنوعی با قدرت نرم در خلاء اتفاق نمیافتد. این تلاش باید به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر پکن برای ارتقای خودکفایی داخلی و گسترش نفوذ دیجیتال خود در خارج از کشور درک شود.
از دهه ۲۰۱۰، اسناد سیاست پکن از جمله طرح توسعه هوش مصنوعی که در سال ۲۰۱۷ اعلام شد و چهاردهمین برنامه پنج ساله که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، بر تمایل دولت چین برای استفاده از فناوریهای منبع باز برای پیشبرد نوآوری داخلی و کاهش وابستگی چین به غرب تأکید کرد. ارتقای مدلهای هوش مصنوعی باز چین با هدف خدمت به عنوان ارائهدهنده پیشرو زیرساختهای دیجیتال در جهان در حال توسعه از طریق ابتکار جاده ابریشم دیجیتال، کاملاً هماهنگ است.
در طول دهه گذشته، شرکتهای چینی مانند هواوی، صدها میلیون دلار در پروژههای زیرساخت دیجیتال در سطح جهان از جمله شبکههای مخابراتی، کابلهای زیر دریا و تجهیزات نظارتی سرمایهگذاری کردهاند. اکنون علیبابا کلود و هواوی کلود در حال افزایش توسعه مراکز داده خارجی برای رایانش ابری در کشورهایی مانند مالزی، مکزیک، فیلیپین و تایلند هستند. این سرمایهگذاریها پایه و اساس محکمی را برای کمک به چین در استقرار برنامههای هوش مصنوعی خود در سراسر جهان فراهم میکند، به خصوص اگر بتواند در آینده به تراشههای پیشرفتهتری دسترسی پیدا کند.
چین در حال حاضر گامهایی را برای تحکیم نفوذ جهانی خود بر بخش هوش مصنوعی برداشته است
چین در حال حاضر گامهایی را برای تحکیم نفوذ جهانی خود بر بخش هوش مصنوعی برداشته است. از سال ۲۰۲۳ پکن تلاشی چندجانبه به نام «ابتکار جهانی حکومت هوش مصنوعی» را برای ایجاد توسعه و تنظیم مسئولیتپذیر هوش مصنوعی، رهبری کرده است. این ابتکار به درستی اهمیت مشارکت کشورهای در حال توسعه در تدوین سیاستهای هوش مصنوعی را برجسته کرده، به جزئیات توجه دارد و بر تمایل چین برای توسعه زیرساختهای دیگر کشورها نیز تأکید میکند.
برخی از رهبران صنعت جهانی هوش مصنوعی نگران هستند که مدلهای مولد باز چینی بتوانند با سانسور یا تحریف اطلاعات در مورد تاریخ چین، سیاست جهانی و مسائل حقوق بشر، تبلیغات حزب کمونیست چین را به کاربران منتقل کنند.
پیشرفتهای سریع مدلهای باز چینی نشان میدهد که فرضیات سیاست موجود ایالات متحده آمریکا و استراتژی هوش مصنوعی بخش خصوصی باید تکامل یابند. با اولویت دادن به مدلهای بسته، بسیاری از شرکتهای آمریکایی روی هوش مصنوعی به عنوان یک محصول انحصاری شرطبندی کردهاند. توسعهدهندگان برنامههای چینی در حال حاضر در حال بررسی کاربردهای عملی مدلهای دیپ سیک و علی بابا در خودروها، لوازم خانگی، مراقبتهای بهداشتی و سایر حوزهها هستند. موفقیت در این برنامهها تضمین شده نیست، اما تلاش چین برای یافتن کاربردهای عملی برای مدلهای قدرتمند هوش مصنوعی قابل توجه است.
با این اقدام پکن، شرکتهای آمریکایی واکنش نشان داده اند. پس از انتشار دیپ سیک آر۱ «سم آلتمن»، مدیرعامل اوپن ای آی اعتراف کرد که این شرکت در سمت اشتباه تاریخ قرار دارد و در حال بازنگری در استراتژی منبع باز خود خواهد بود. اندکی پس از آن، اوپن ای آی اعلام کرد که یک مدل منبع باز منتشر خواهد کرد که انتظار میرود در اواخر تابستان ۲۰۲۵ منتشر شود. گوگل نیز از آن زمان خانوادهای از مدلهای منبع باز به نام گما را منتشر کرده است، اگرچه عملکرد آن به طور قابل توجهی از مدلهای بسته این شرکت عقب تر است. علاوه بر این در ژوئن ۲۰۲۵ اوپن ای آی قیمت مدل o۳ خود را ۸۰ درصد کاهش داد تا آن را برای توسعهدهندگان، محققان و استارتاپها قابل دسترستر کند و احتمالاً با برخی از مدلهای چینی رقابتپذیرتر باشد.
باید گفت ایالات متحده آمریکا هنوز شانس برای پیروزی در رقابت برای انتشار جهانی هوش مصنوعی دارد. تلاش چین برای تبدیل شدن به توزیعکننده پیشرو هوش مصنوعی در حال حاضر با موانع متعددی روبرو است. با جلوگیری از دسترسی چین به ابزارهای مورد نیاز برای ساخت تراشههای پیشرفته برای هوش مصنوعی و با مسدود کردن دسترسی شرکتهای چینی به تراشههای هوش مصنوعی طراحی شده توسط ایالات متحده آمریکا، کنترلهای صادراتی به رهبری آمریکا احتمالاً مانع از توانایی چین در گسترش گسترده مدلهای خود خواهد شد.
موفقیتهای اخیر دیپ سیک و مون شات ای آی نشان میدهد که کنترلهای صادراتی نمیتوانند مانع از تولید مدلهای باز پیشرفته توسط شرکتهای چینی شوند
این محدودیتها دریچه باریکی را برای ایالات متحده جهت ارائه جایگزینهای بهتر ایجاد میکند، اما باید سریعاً اقدام کند. ترویج رشد یک اکوسیستم هوش مصنوعی مدل باز باید اولویت اول سیاستگذاران ایالات متحده آمریکا باشد. به نظر میرسد طرح اقدام هوش مصنوعی که به تازگی توسط دولت ترامپ منتشر شده است، اهمیت ژئواستراتژیک مدلهای باز را به رسمیت میشناسد. متا بازیگر پیشرو در مدل باز ایالات متحده آمریکا است، اما دیگران نیز وجود دارند و برنامههای اوپن ای آی برای مدل باز قدرتمند خود، منعکس کننده یک روند نوظهور است. یک اکوسیستم هوش مصنوعی متنوعتر، پایه و اساس نوآوریهای بالقوهای را که میتواند به نفع جامعه و اقتصاد باشد، گسترش میدهد.
موفقیتهای اخیر دیپ سیک و مون شات ای آی نشان میدهد که کنترلهای صادراتی نمیتوانند مانع از تولید مدلهای باز پیشرفته توسط شرکتهای چینی شوند. اهمیت روزافزون محاسبات مبتنی بر استنتاج، نیاز ایالات متحده آمریکا را به تنظیم مجدد کنترلهای صادراتی خود با جهت فعلی توسعه هوش مصنوعی برجسته میکند. جنجال پیرامون تصمیم دولت ترامپ در اواسط ماه ژوئیه برای از سرگیری صادرات اچ ۲۰ انویدیا – تراشهای مناسب برای استنتاج – بر نیاز به تنظیم مجدد این استراتژی تأکید میکند. به نظر میرسد که تغییر موضع واشنگتن بیشتر یک امتیاز با هدف مذاکرات تجاری با پکن بوده است تا یک چرخش استراتژیک به سمت کاهش محدودیتهای تراشههای پیشرفته در درازمدت. واشنگتن باید دستورالعملهای شفاف مبتنی بر عملکرد را برای صادرات تراشهها ایجاد کند، زیرا انویدیا و رقبا تراشههای جدیدی را منتشر میکنند. کنترل نیمهرساناهایی که برای استنتاج مناسبتر هستند، میتواند به نقطه مرکزیتری از استراتژی کنترل صادرات آینده ایالات متحده آمریکا تبدیل شود، به ویژه از آنجایی که شرکتهای چینی مدلهایی مانند دیپ سیک را در برنامههای جدید دنیای واقعی به کار میگیرند.
واشنگتن با ترویج توسعه مدل باز و محدودیتهای صادراتی دقیقتر، میتواند قدرت نرم آمریکا را پیش ببرد. به عنوان مثال، یک اکوسیستم مدل باز قویتر در ایالات متحده میتواند جایگزینهای جذاب و مقرون به صرفهای برای مدلهای چینی در اختیار متحدان و شرکای ایالات متحده آمریکا قرار دهد، نوآوری را در خارج از کشور و نفوذ جهانی ایالات متحده را تقویت کند. ایالات متحده با برداشتن گامهایی برای به اشتراک گذاشتن مزایای هوش مصنوعی، میتواند تصویر جهانی خود را ارتقا دهد، حتی اگر این امر باید با دقت با نگرانیهای امنیتی متعادل شود.
با این حال اگر آمریکا نتواند به سرعت به رهبری رو به رشد قدرت نرم چین رسیدگی کند، هزینه آن ممکن است بالا باشد: رقابت با انتشار قابلیتهای هوش مصنوعی ارزان و قدرتمند چین – و نفوذ جهانی که با آن همراه خواهد بود – در نهایت میتواند بسیار دشوار باشد.