ساختمان و املاک

سهم واقعی ایران از خزر چقدر است؟

به گزارش اکوایران، معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، درباره سهم ایران از دریای کاسپین توضیح داد: قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دریای کاسپین بین ایران و شوروی تقسیم نشده و فقط در بهره‌برداری از ذخایر به خصوص ماهی‌های خاویاری و تردد دریایی مشارکت صورت گرفته بود. در هیچ سندی تقسیم دریا را بین این دو کشور نمی‌بینید. بعد از فروپاشی شوروی ۳ کشور تازه استقلال یافته قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان اضافه می‌شوند. طبیعتاً این نظام یا رژیم به هم می‌خورد. شاید به همین دلیل باشد که همه تصور می‌کنند قبلا سهم ایران ۵۰ درصد بوده و حالا ۲۰ درصد است. اما این اشتباه است.

پروین فرشچی در گفت‌وگو با همشهری آنلاین، با تاکید بر اینکه حدود حاکمیت هر کشور یا رژیم حقوقی یک قواعد بین‌المللی دارد و این قواعد بر تحدید حدود بین‌المللی حکم‌فرماست، افزود: پیش از اینکه بگویم سهم ایران چقدر است، باید به رژیم حقوقی دریای کاسپین اشاره کنم. رژیم حقوقی دریای کاسپین چیزی نیست جز اصول و قواعد بین‌المللی که حدود حاکمیت کشورهایی که در یک تفاهم‌نامه با هم متعهد می‌شوند را تعیین می‌کند. بعد از فروپاشی جماهیر شوروی خیلی طول کشید، نشست‌های زیادی بین ۵ کشور حاشیه دریای کاسپین از سال ۹۲ میلادی برگزار شد، اما نتوانستند به نتیجه برسند تا اینکه ۲۰۱۸ در اجلاس روسای جمهوری کشورهای حاشیه دریا رژیم حقوقی به امضا رسید. ولی نگرانی که مردم ما دارند و به حق هم هست درباره سهم ایران و هیچ کشوری در مفاد کنوانسیون مشخص نشده اما گفته شده منابع بستر، زیر بستر و سطح طبق توافق‌نامه‌هایی که بعدها کشورها امضا می‌کنند با توجه به کنوانسیون تنظیم خواهد شد. متمرکز نشدند که الان سهم را مشخص کنند. این زمان می‌خواهد که توافق‌نامه‌هایی انجام شود.

او اما تاکید کرد: موفقیت کنوانسیون برای ما تا الان این بوده است که پیش‌تر آب‌های سرزمینی نداشته‌ایم که الان داریم. در حال حاضر ۱۵ مایل دریایی آب سرزمینی داریم و ۱۰ مایل مربوط به ماهیگیری داریم که جمعا ۲۵ مایل می‌شود. چون در برخی نقاط دریای خزر بسیار باریک است. عرض دریا ۲۰۴ کیلومتر و حداکثر ۴۴۶ کیلومتر است و بنابراین ما نمی‌توانیم منطقه اقتصادی انحصاری داشته باشیم و طبیعتا بعد از این ۲۵ مایل یک منطقه مشترک در دریا خواهیم داشت که نحوه حاکمیت و بهره‌برداری از منابع این محدود موکول به توافق‌نامه‌های بعدی می‌شود.

۲ گونه انحصاری، اما در معرض خطر

دریای کاسپین به دلیل نیمه‌شور بودن کوسه ندارد؛ به طور کلی تنوع زیستی دریای کاسپین به دلیل بسته بودن کم است، اما در همین تنوع کم ۲ گونه انحصاری ارزشمند در کاسپین زندگی می‌کنند یعنی ماهی خاویاری و فوک خزری که تنها پستاندار این دریاست.

معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با ذکر این توضیح گفت: ۵ گونه ماهی خاویاری در دریای کاسپین زندگی می‌کنند که هر ۵ گروه جزو ضمیمه دوم کنوانسیون بین‌المللی تجارت گونه‌های جانوری و گیاهی در حال انقراض قرار دارند. صد بی‌رویه، از بین رفتن زیستگاه‌ها، آلودگی، ماهی‌گیری غیرقانونی و گزارش نشده موجب از دست رفتن این گونه‌ها شده است. میزان تولید ماهی‌های خاویاری خزر در دهه ۹۰ میلادی ۳ هزار تن بود که در ۲۰۱۳ به ۲۵۰ تن رسید. حتی بعدها هم که کنوانسیون موظف است میزان مجاز تجارت را به دلیل در معرض انقراض بودن اعلام کند، کشورهای حاشیه به طور قانونی هم نتوانستند ۲۵۰ تن تولید کنند. به طور غیرقانونی البته بیشتر از این میزان تولید و پخش شده است.

او درباره خاویار کاسپین گفت: قبلا به هر تخم ماهی خاویار گفته می‌شد، اما خاویار در دنیا فقط و فقط به خاطر خواص شیمیایی و ترکیبات خاص فقط به تخم ماهی خاویاری گفته می‌شود. بنابراین فقط این گونه است که خاویار تولید می‌کند. ارزش جهانی هر کیلوگرم خاویار ۸ تا ۹ هزار دلار است در حال غیرقانونی تا ۵۰۰ دلار هم پیدا می‌شود.

پروین فرشچی همچنین درباره جمعیت فوک خزری هم توضیح داد: جمعیت فوک خزری به عنوان تنها پستاندار دریای کاسپین در دهه ۹۰ میلادی ۱ میلیون بود که در ۲۰۱۳ به ۱۰۰ و حالا به کمتر از این میزان هم رسیده است. این مساله دلایل مختلفی دارد. به جز ایران همه ۴ کشور دیگر به ویژه قزاقستان و روسیه سهمیه شکار دارند به خاطر اینکه از پوست، گوشت و روغن و صفرای فوک خزری استفاده می‌شود. اعتقاد دارند روغن فوک برای مفاصل خوب است که درست نیست. غیر از شکار مساله آلودگی، از بین رفتن زیستگاه، کم شدن منطقه یخی در شمال دریای خزر هم از عوامل است.

او توضیح بیشتری داد و گفت: فصل سرما فصل زادآوری فوک‌هاست، اما دقیقاً در همین فصل نفت‌کش‌ها یخ‌ها را می‌شکنند که از آنجا به ولگا و بعد به اروپا بروند. این هم یکی از عوامل است که توله‌های فوک در این زمان از بین می‌روند. از طرفی تغییرات اقلیمی، کاهش تاب‌آوری در برابر گرما، کاهش ایمنی، افزایش تعداد دشمنان آن‌ها و همه این‌ها باعث شده است که این گونه با ارزش را از دست بدهیم.

بخش دیگری از سخنان معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست به پیشینه دریای کاسپین اختصاص داشت که او در این باره گفت: دریای کاسپین باقیمانده دریای تتیس است و اول به آتلانتیک و آرام متصل بود در حدود ۶۰-۷۰ میلیون سال قبل. بعد از آن چند میلیون سال اول از آتلانتیک و بعد از اقیانوس آرام جدا و به پهنه‌های آبی متعدد تقسیم شد. بعد دریای کاسپین و سیاه شکل گرفتند که در بازه‌های مختلف به هم پیوستند و جدا شدند تا در نهایت ۱.۸ میلیون سال قبل کاسپین به طور کامل جدا یک دریای بسته شد که به اقیانوس راه ندارد و تنها راهی که می‌تواند آن را به دریای سیاه و مدیترانه متصل کند همین کانال ولگاست.

او اضافه کرد: گونه مهاجم همیشه در دریای کاسپین وجود داشته، اما آنچه این موضوع را جدی و به یک بحران تبدیل کرد ورود گونه مهاجم شانه‌دار و رقابت غذایی آن را کیلکا بود؛ آن هم در شرایطی که ماهیگیران به صید کیلکا تشویق شده بودند.

معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با ذکر این توضیحات گفت: شانه‌دارها مانند کیلکا از پلانکتون تغذیه می‌کردند و همین باعث کاهش جمعیت‌شان شد و از طرفی صید بی‌رویه هم جمعیت آن‌ها را کم کرد و در نهایت فوک خزری هم غذای کمتری داشت و کل چرخه به هم خورد. در یک سال بیش از ۳۰۰ ماهیگیر هم به دلیل کاهش جمعیت کیلکا بیکار شدند.

آلودگی سواحل خزر نسبت به سواحل دیگر

معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره گفت: برای طرح چنین سوالی بستگی دارد دریای کاسپین را با کجا مقایسه می‌کنید؟ اگر کاسپین را با مشابه خودش مقایسه می‌کنید بله آلوده است. اما اینکه مردم فکر می‌کنند بیشتر در طرف ما آلوده است به خاطر حرکت امواج بر خلاف عقربه‌های ساعت است. در جنوب عمق دریا زیاد است و بنابراین آلودگی ماندگار می‌شود. من اصلا اینکه سواحل ما از جاهای دیگر آلوده‌تر است را تایید نمی‌کنم. اما خوب است بدانیم که  در نتیجه پسماند و فعالیت‌های نفتی در این دریا کانون‌های آلودگی داریم.

پروین فرشچی افزود: تفاوت عمده آلودگی نفتی دریای کاسپین با جاهای دیگر این است که نشت آلودگی ندارد بلکه هزاران چاه رها شده در سواحل دارد. این چاه‌ها در گذشته بازده داشته و بعد مقرون به صرفه نبوده یا از کار افتاده‌اند. چون پوشش این چاه‌ها از نظر هزینه اقتصادی بالاست رها شده‌اند. سال ۲۰۱۳ مطالعه‌ای صورت گرفت که نشان می‌داد پوشش هر چاه ۲۵۰ هزار دلار هزینه داشت که طبیعتا الان خیلی بیشتر شده. این چاه‌ها می‌توانند منبع ثانویه آلودگی باشند.

معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست بیان اینکه پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در بدترین حالت دریای کاسپین تا سال ۲۱۰۰ احتمالا ۹ تا ۱۸ متر کاهش سطح آب داشته باشد، گفت: در این شرایط ما ۲۴ تا ۳۴ درصد مساحت دریا را از دست می‌دهیم و در نتیجه آن زیرساخت‌ها از بین می‌رود، کشاورزی تمام می‌شود، تالاب‌های منطقه خشک می‌شود مانند خلیج گرگان و گمیشان نیمه‌خشک هستند و از دست دادن کاسپین یک فاجعه است. این را نه به خاطر عشق به این دریا می‌گویم‌ بلکه در صورت خشکی با ریزگردهای زیاد و گسترده مواجه می‌شویم و از نظر اقتصادی ضربه زیادی می‌خوریم.

کنوانسیون تهران و امید به میزبانی ایران از کاپ ۷

پروین فرشچی در پاسخ به سوالی درباره اجرا نشدن کنوانسیون تهران هم اظهار کرد: ۱۲ آگوست ۲۰۰۶ کنوانسیون لازم‌الاجرا شد. از آن سال خیلی سعی شد که پروتکل‌های الحاقی اجرا شود اما کمک مالی صندوق تسهیلات جهانی زیست محیطی در سال ۲۰۱۲ بسته شد. ما در ۳ فاز از این تسهیلات استفاده کردیم و با آن برنامه همکاری زیست محیطی منطقه‌ای را آغاز کردیم. از سال ۱۹۹۸ این همکاری‌ها شروع شد و قرار شد دبیرخانه آن چرخشی باشد چون آذربایجان و ایران به توافق نرسیدند که دبیرخانه همکاری ها در یک کشور ثابت باشد. فاز اول در آذربایجان، فاز دوم در ایران و فاز سوم که در قزاقستان اجرا شد. اما چون تسهیلات جهانی ادامه نداشت و حق عضویت کشورها هم به قدری نبود که دبیرخانه را تامین کند و از طرفی درباره محل دائمی دبیرخانه توافقی حاصل نشد، در نهایت طبق کنفرانس کشورهای عضو قرار شد از ژانویه ۲۰۱۵ چهار سال آذربایجان میزبانی کند. آذربایجان اما به این موضوع تن نداد، زیرا به احتمال زیاد به دنبال میزبانی از دبیرخانه دائمی است.

او تصریح کرد: دبیرخانه چرخشی از نظر تکنیکی مقرون به صرفه نیست، اما تنها چیزی بود که می‌توانست رضایت کشورها را جلب کند و چون هر کسی این مسئولیت را بر عهده می گرفت حس همکاری پیش می آمد. به همین دلیل کشورها روی آن پافشاری داشتند. حالا سال ها گذشته و در حال حاضر فقط یک دبیرخانه موقت در ژنو فعال است. امید ما به میزبانی ایران در آبان امسال از کشورهای کاپ هفت است. امیدواریم در آبان در این میزبانی امتیاز انتقال دبیرخانه از ژنو به کشور خودمان را بگیریم یا حداقل پروتکلی در این باره امضا کنیم.

فرشچی ادامه داد: تا دبیرخانه در منطقه مستقر نباشد، هیچ کاری نمی‌توان انجام داد. حق عضویت کشورها هم بسیار ناچیز است و ما یک ابزار مالی پایدار در سال نداریم. ۳۶۰ هزار دلار جمعا در سال حق عضویت کشورهاست که کفاف یک دبیرخانه کوچک هم نمی دهد چه برسد به پروژه های مهم. باید یک صندوق مالی ایجاد شود که از سیستم های بین المللی مالی کمک بگیرد و با اقدامات دیگر یک ابزار مالی پایدار ایجاد کند تا بتوان کاری انجام داد.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
آماده برای کشف ی سفر مجازی … ورزش با ساعت هوشمند عکاسی با طعم هدفون های 2023